وای اگر مَرد گدا یک شبه سلطان بشود مثل اینست که گرگی سگ چوپان بشود هرکجا هُدهُد دانا برَوَد کُنج قفس جغد ویرانه نشین مرشد مرغان بشود سرزمینی که درآن قحط شود آزادی گرچه دیوار ندارد خود زندان بشود باغبانی که به نجار دهد باغش را فصلهایش همه همرنگ زمستان بشود ناخدا دلخوش این آبی آرام نباش وای از آن لحظه که هنگامه ی طوفان بشوَد بشود منبع
درباره این سایت